530 - هیچی !

امشب بگذره و فردآ بیآد می شه #دو_ساله :) + سی و یک فروردین ینی :) 530 - هیچی !...

دختر من حسابی بزرگ شده .. حسآبی تو دل و برو و نآزنین شده .. دیوآر رآست رو بآلآ می ره و وآسه خودش پآدشاهی می کنه .. هیچ کسی هم نمی تونه بهش زور بگه که حسآبی از خجآلتت درمی آد .. پنجمین دندونش دآره درمی آد و موهآی زیبآش دآرن بلندتر می شن و قشنگ تر .. ! صبح زود از خوآب بیدآر می شه .. ساع 5 / 6 صبح ! پآ می شه و سریع از روی من رد می شه و می پره پیش بآبآش .. (دخترم به شدت بآبآییه ) درو بآز می کنه و می پره بیرون و دور زدناش رو توی خونه شروع می کنه ! امروز صبح دآشتم می خوآبوندمش همش می گف #بَ_بَ #بَ_بَ .. ینی می خوآستم بخورمش .. ! موقع غذآ خوردن فقط بآید انیمیشن ببینه .. هر کآری می کنم کوتآه نمی آد و بآید انیمیشن باشه تآ غذآ بخوره .. بآ اون چقد کوچولوش می شینه و ذوق می کنه و می خنده با دیدن کآرتون ! غذآ خوردنشم فقط تو روروئک ! دختر من هیچ رقمه غذآ نمی خوره مگر این تو روروئک بآشه هی بچرخه و دور دور کنه تآ 5 قآشق بخوره ! خلآصه دخمل من بزرگ شده و دآره بزرگ تر می شه .. ینی عشق می کنم می بینمش ... بهش فکر می کنم ذوق می کنم ! از دیشب شروع کردم که از شیر شب بگیرمش .. امیدوآرم همکاری هآی لآزم رو به عمل بیآره که وگرنه من بیچآره م ! 530 - هیچی !...ادامه مطلب

شبآ که می خوآبه دلم برآش تنگ می شه ! :)دلم برآی حرف زدنش ( اوآهآ و صدآهآش ) برآی نگآهآش .. خنده هآش .. شیطونی ـآش و بآزیگوشی ـآش .. برآی غلت زدنآ و پشتک زدنآش و دویدن دنبآلش که سرش به جآیی نخوره .. برآی نآز کردنآش .. برآی اون لحظه ای که از خوآب پآ می شه و مث یه موش کوچولو سرشو بلند می کنه و هی اطرآفش رو نگآه می کنه .. وآسه دستآی کوچولوش ... پآهآی کوچولوش .. برآی چشمآش .. برآی همه چیش دلم تنگ می شه ! :)دخترم .. دختر شیرین من .. دختر قشنگ من .. دختر متین من .. عآدت دآره موقع شیر خوردن حتمن باهآش بآزی کنی .. موقع خوآبیدن از شدت خستگی هی غر می زنه .. ! :) وقتی نگآم می کنه تمام دنیآ مآل من می شه .. می رم سمتش از شدت ذوق مث یک پرنده کوچولو می خوآد پروآز کنه ! :) عشق بآزی دآره و وقتی باهآش بآزی می کنی حسابی خوش و خندونه ! :)دخترم بهترین و زیباترین دختر دنیآس .. درسته حسابی خسته می شم و هیچ وقتی برآی خودم ندآرم امآ آدم دلش می خوآد سه تآ از ازش دآشته باشه ! :)الانم خوآبه و من دلم تنگ شده وآسش .. ! :) ساعت 6 صبح کله ی سحر بیدآر می شه و بآ ادآ و صدآهآش ملت رو بیدآر می کنه ! :)در تمآم طول روز هم خوآبم می اد .. خسته م .. شب خوآبم می اد .. هر ثانیه خوآبم می آد امآ نمی تونم بخوآبم ... ینی وقت ندآرم ! :|دخترم 30 مهر شش ماهه می شود به امید خدآ ! :) 530 - هیچی !...ادامه مطلب

تولدت مبآرک بهترین بآبای دنیآ ! :)تولدت مبآرک بهترین همسر دنیآ :)تولدت مبآرک بهترین مرد دنیآ !مرسی به زندگی مآ اومدی ... مرسی که هستی و کنآر مآییکنآر تو بودن بهترین خوشحآلیه ! :)ان شآا.. که خدآ بهترین هآ رو نصیبت کنه و یک عمرِ بسیآر طولآنی در انتظآرت بآشه عشق خوبِ من ! :)من و دخترت همیشه دوستت خوآهیم دآشت و چه قشنگه دوست دآشتنِ تو ! :)+ همیشه هوآخوآه و هوآدارِ تو خوآهم بود جآن و جهآنم ! :) 530 - هیچی !...ادامه مطلب

23 آذر 1401 .. !فندوق کوچولوی من این روزهآ درگیر دندون درآوردنه ! :)چن روزی بود هر کآری می کردم آب هم نمی خورد ... غذآ اصلن .. فقط شیر رو به زور به بهش می دآدم اونم بآ کآرتون و اینآ .. ! غذآ به زور و بآ هزآر بآزی و کلک و اینآ یه چن تآ قاشق می خورد .. هر روز هم لثه ش رو چک می کردم و نمی دیدم چیزی .. !+ امروز دیدم فندوق مهربآنم یه چیزی به اندآزه نوک سوزن از لثه ش اومده بیرون ... ! فندوق قشنگ من دندون درآورد بالاخره و امروز ینی توی 7 ماه و 23 روزگیش دیدم دندونش رو ! ++ مبآرکت بآشه فندوق کوچولوی من .. ! 530 - هیچی !...ادامه مطلب

بالاخره 1400 تمآم شد و 1401 آمد ... مآه اسفند همش استرس دآشتم ... استرس به خآطر این که نکنه دختر قشنگ مآمآن اسفند به دنیآ بیآد .. ! من کلن بآ اسفند مشکل دآرم .. می گم آخه ینی چی مثلن بچه 25 اسفند به دنیآ بیآد .. یآ مثلن 29 اسفند .. خب یه چند روز دیگه صبر کن فروردین بیآ ! همش ترس دآشتم دخترم دو مآه زودتر بیاد .. !  امآ خدا رو شکر اسفند رو رد کرده و فعلن در فروردین به سر می برد اگر در مقآبل تولد یآفتن مقآومت کنه ان شآا... دو سه روز اول اردیبهشت می تونم روی قشنگ دخترِ مهربانم رو ببینم ! دخترِ عزیزم تآ الآن آزآر و اذیتی برآی مآدرش ندآشته و اینقدر مهربآن و دلسوز و پر از درک و احسآسه که حسآبی به فکر مآدرشه و اذیتش نمی کنه .. !مآدرش رو دچآر اضآفه وزن نکرد و در طول این 37 هفته فقط 6کیلو به مآدرش اضآفه شده و مآدرش رو دچآر سنگین وزنی نکرد .. !حتم دآرم مهربآنی و دلسوزی دخترم به بآبآی خوب و نجیبش رفته و هر دو بآ هم هوآی منو حسآبی دآرن ! + و چقدر خوبه که من این دو تآ رو دآرم .. ! دو از بهترین هآی عآلم ! ++ دختر خوشگل مآمآن ... دختر خوشگل بآبآ .. مآ منتظرت می مونیم ... ! + عید امسآل هم مبآرک ! :) 530 - هیچی !...ادامه مطلب

به احتمآل خیلی زیآد این هفته پآیان رآه خواهد بود .. رآهی که من و دختر قشنگم بآ هم شروع کردیم و 9 مآه نجیبآنه و مهربانآنه مآدرش رو همرآهی کرد دختر نآزنین من در طول این مآه آزار و اذیتی برآی مآمآنش ندآشت و تمآم تلآشش رو کرد که من در رآحت ترین شکل ممکن بآردآری بآشم .. !دختر مهربآن من از این طرف هوآی منو دآشت و بآبآی نجیبش هم از طرف دیگر به فکر من بود .. !حآلآ دیروز دکتر گف هر طوری شده این هفته دیگه بآید بیآد چون به آخر رآه نزدیک شده ایم ... استرس ندآرم .. استرس روز زآیمآن ندآرم .. استرس بعد از زآیمآن دآرم .. همش دآرم فکر می کنم چی کآر کنم که زودتر سر پآ بشم و به دختر و بآبآی مهربآنش برسم .. به کآرآ برسم و اجآزه ندم نظم و اوضآع به هم بریزه .. !می تونم .. قطعن می تونم .. مطمئن هستم که می تونم سریع خودمو جمع و جور کنم و به روتین برگردم .. دلم تنگ می شه .. برآی این 9 مآه دلم تنگ می شه .. برآی ورجه و وورجه هآی دختر مهربآنم .. برآی حآل و هوآی این دورآن .. برآی تمآم روزهآی این مسیر 9 مآهه .. ! دلم برآی همه چیزش تنگ خوآهد شد .. !+ دختر نآزنینم .. ! من و بابآی سرشآر از خوبیهآت منتظرت هستیم ! :) 530 - هیچی !...ادامه مطلب

خوش آمدی دخترِ قشنگِ من .. دخترِ قشنگ و کوچولوی من .. ! :)امروز دخترِ مهربآنم هفت روزه می شود و آخرین روزِ فروردین مآه به صورتِ خیلی نآگهآنی مآ رو سوپرآیز کرد و بعد از 3 تآ 4 ساعت درد کشیدن ، بالاخره در آغوش من جآی گرفت و نفسی به نفسم اضآفه شد و جآنی دوبآره گرفتم .. !دخترِ قشنگم همآنندِ اسمت بخشنده بآش و به مانند نآمت محکم و پر صلآبت و استوآر بآش .. ! + اینو هم خوب بدآن که تو و بآبآی مهربانت هر دو جآن و جهآنِ منید و همیشه بآبآی نجیبت رو دوست بدآر که به شدت دوستدآرِ توست ! :) 530 - هیچی !...ادامه مطلب

نمی خوآم منفی نگر بآشم امآ واقعن آخر سآل هآ کلن چن سآلیه برآم پر از استرس و فشآر شدن .. !دوس ندآرم به خودم یآدآوری کنم که سه چهآر سآل گذشته چه اتفآقی در آخر سآل ـآ افتآده ..چون حتآ یآدآوریشون نآراحتم 530 - هیچی !...ادامه مطلب

این چن وقته وآقعن کآر و اینآ خیلی زیآد بود .. یآ همش مهمونی بودیم و یآ مهمون دآشتیم .. !بهترین قسمت دی مآه این بود که پدرم اومد و چن روزی مهمون مآ بود ..وقتی دیدمش بی اختیآر گریه می کردم و وقتی رفت قل 530 - هیچی !...ادامه مطلب